عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



سلام خوش اومدین به دل تنهای من امیدوارم لحظات خوب و خوشی داشته باشید نظر فراموش نشه خوش و پیروز باشید راستی تبادل لینکم کنید بعد پیام بدین منم شمارو لینک کنم

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دل تنها و آدرس dellonly.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)


Alternative content


آمار مطالب

:: کل مطالب : 68
:: کل نظرات : 139

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 11
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 11
:: بازدید ماه : 557
:: بازدید سال : 1459
:: بازدید کلی : 12615

RSS

Powered By
loxblog.Com

داستان عاشقانه
چهار شنبه 11 تير 1393 ساعت 1:45 | بازدید : 622 | نوشته ‌شده به دست دل تنها | ( نظرات )

مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند.آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند. 
زن جوان: یواش تر برو، من می ترسم. 
مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره. 
زن جوان: خواهش میکنم ، من خیلی می ترسم. 
مرد جوان: خوب، اما اول باید بگی که دوستم داری. 
زن جوان: دوستت دارم، حالا میشه یواش تر برونی. 
مرد جوان: منو محکم بگیر. 
زن جوان: خوب حالا میشه یواش تر بری. 
مرد جوان: باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو برداری و روی سر خودت بذاری، آخه نمیتونم راحت برونم، اذیتم میکنه. 

روز بعد واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود. برخورد موتور سیکلت با ساختمان حادثه آفرید. در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتورسیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری درگذشت. مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود. پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت و خواست تا برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند. دمی می آید و بازدمی میرود. اما زندگی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی تجلی می یابد که نفس آدمی را می برد.


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
دلنوشته های تنهایی و دلتنگی
سه شنبه 10 تير 1393 ساعت 1:16 | بازدید : 651 | نوشته ‌شده به دست دل تنها | ( نظرات )

                                                                                                        jomle asheghane ba aks  8

دلتنگ روزهایی هستم کهمعنای خداحافظ ، تا فردا بود …

.

.

.
همه چیز با تو شروع شد اما هیچ چیز بدون تو تمام نمی شود حتی همین دلتنگی های من !
.

.

.
از اینجا که هستم تا آنجا که هستی ، وجب به وجب دلتنگم !
.

.

.
هیچوقت برای تنهایی خودم گریه نکردم
دلتنگ آنهایی شدم که تنهایم گذاشتند …
.

.

.
دلم تنگ شده برای روزهای کودکی که بهانه ی گریه ام داشتن یک عروسک بود نه یک آدم !
.
.

 در ادامه مطلب ببینید…

 


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب ...
حرف های ناگفته
دو شنبه 9 تير 1393 ساعت 12:38 | بازدید : 709 | نوشته ‌شده به دست دل تنها | ( نظرات )

سلام عزیزم

دیدی دیروز چقد حرف برا گفتن داشتیم؟ اصن حرف کم نمیاوردیم.چه روز سختی داشتیم

روز گریه بود. روز جدای.روز مرگ.روز عذاب

میبینی روزش چقد فرق داشت؟

الان ک دارم برات مینویسم سرکارم جلوی همه گریم گرفته

دیگه نفسم بالا نمیاد.

ادامه نامه در ادامه مطلب


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب ...
خدایا خودت درستش کن
دو شنبه 9 تير 1393 ساعت 12:29 | بازدید : 1022 | نوشته ‌شده به دست دل تنها | ( نظرات )

بٌــــعُضٌی وُقٌتٌــــا وُاقٌـــــــــــــــــــــــعُﺂ نُمُیـכوُنُی

چٌـــــــــرٌُا ـכارٌُی گٌرٌُیهُ مُیکُنُـــــــی . . .

نُمُــــــــیـכوُنُی چٌرٌُا ـכلٌـتٌ گٌـــرٌُفٌتٌهُ . . .

نُمُیـכوُنُــــــی چٌــــــیکُارٌُ کُنُی . . .

ازٌ هُمُــــــهُ بٌـכتٌ مُیاـכ . . .

ـכوُسٌ ـכارٌُی ـכاـכ بٌزٌنُــــــی . . .

کُمُکُ بٌخٌــــــــوُای . . .

تٌوُ اوُنُ لٌـــحٌظٌاتٌ فٌقٌطٌ مُیتٌوُنُی بٌگٌی . . .

خٌـכایـــــا خٌوُـכتٌ ـכرٌُسٌتٌـشُ کُنُ . .


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
عکسهای انیمیشن عاشقانه
دو شنبه 9 تير 1393 ساعت 12:28 | بازدید : 1472 | نوشته ‌شده به دست دل تنها | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
:: ادامه مطلب ...
بـاز هـوای سحرم آرزوست
دو شنبه 9 تير 1393 ساعت 12:25 | بازدید : 685 | نوشته ‌شده به دست دل تنها | ( نظرات )

ماه مبارک رمضان

ماه رمضان است صفا آمده است
بر خانه دل نو رو ضیا آمده است
از سفره ما بوی بهشت می اید
این سفره ز درگاه خدا آمده است


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
درد
دو شنبه 9 تير 1393 ساعت 9:44 | بازدید : 748 | نوشته ‌شده به دست دل تنها | ( نظرات )

ﺩﺭﺩﯾﻌﻨـﯽ :
ﺍﻣﺸﺒــﻢ ﻣﺜــﻞ ﺷﺒــﺎﯼ ﺩﯾﮕـﻪ
ﺭﻭ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸـــﯽ
ﺁﻫﻨﮕــــ ﺑــﺰﺍﺭﯼ ﻭ ﺑـﺎﺯﻡ ﻓﮑــﺮ ﮐﻨــﯽ
ﺑـﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾـــﯽ ﮐــﻪ ﺑﺎﻫــﻢ ﻣﯿﺰﺩﯾــم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ خیلی همراهم بودی….
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ حتی یه نگاهش برات یه دنیا ارزش داره…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ چقدر باهم دعوا کردیم و آشتی کردیم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ کلی حرف توی دلت میمونه و نمیتونی بهش بگی…
ﺑﻪ ﺍﯾﻨـﮑـﻪ….
لعنت به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ ها….
ﻭ ﻣﺜـــﻞ ﻫﻤﯿﺸــﻪ ﭼﺸﻤــﺎﺕ بایــد ﺗﻘﺎﺻـــ ﭘﺲ ﺑـــﺪن…


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
گلِ من
دو شنبه 9 تير 1393 ساعت 2:45 | بازدید : 734 | نوشته ‌شده به دست دل تنها | ( نظرات )

مهرت به هزار چهره آراسته است

 

زيباييت از رونق گل كاسته است

 

هرگز نشدم آنچه تو مي خواسته اي

 

 

امــــــــا تو هماني كه دلم خواسته است


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
وقتی...
دو شنبه 9 تير 1393 ساعت 2:33 | بازدید : 635 | نوشته ‌شده به دست دل تنها | ( نظرات )

وقـتـی حـس میکـنم

جآیــی در ایــن کرِه ی خآڪـی

تــو نفس میکــشــی و مـن

از هــمآטּ نفـس هآیتـــ ،،، نفس میکشم !

تـو بــآش !!!

هـوآیتـــ ! بـویـتـ ! برآی زِنده ماندنم ڪـآفـــی است …


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
فعلا نیستم
پنج شنبه 19 تير 1388 ساعت 1:30 | بازدید : 881 | نوشته ‌شده به دست دل تنها | ( نظرات )

درود به همگی که به وبلاگم سر میزنن و منو فراموش نکردن

به علت یه اتفاقاتی نمیتونم پست جدید بزار حالا بماند (آخه داستان باحال نیس که بزارم چلا دروغ بگم) دیگه ولی به لوکس بلاگ(مدیریت وبم) سر میزنم نظر بدین دیگه چی میخواستم بگم اهان این درسته نظر ندی هاااااااااااااااااااااااااااان جواب منو بدین ولی قول میدم بعدم با مطالب باحال بیام

مثل تموم عالم حال منم خرابه عجب آهنگیه البته با صدای علی عبدالمالکی 

نظر بدین دوستتون دارم بای نه فارسی را پاس بداریم خدانگهدارتون

چشمکدوستان گرامی داستان جالب داشتید برام بفرستین حله دیگه حرفی ندالم روزگار خوش شاید موقع مدرسه ها مهر ماه پست جدید بزارم ازتون معذرت میخوام خداوکیل حال ندارم دلم گرفته نمیدونم چرا برا چی خراب شدم باید برم تمعیر گاه خخخخخخ کاشکی به آرزوم میرسیدم که راحت بشم از این زندگی لامصب خدایش خسته شدم میخام یه جای برم که کسی اونجا نباشه من باشم با خدا که هر روز باهاش بحرفم فعلا بابای


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد